یک پدر مهربان همیشه از دخترش مراقبت می کند. اگر لازم باشد می رود زیر دوش و به اتاق خواب می رود. و دختر، به هر حال، واقعاً به توجه والدینش نیاز دارد. بله، آن طور که او تصور می کرد نیست، اما او در مورد والدین چه می داند؟ بابا بهتر می داند که به او درسی بدهد. این بار موضوع رابطه جنسی زن و مرد بود. و به نظر می رسید که دخترش آن را به خوبی یاد گرفته است. او مطیع بود در حالی که او او را لعنت می کرد. البته او هنوز باید مطالب را تقویت می کرد و بابا قول داد این کار را انجام دهد. بله، و او نیز به او عشق زیادی دارد.
این فاحشه ها اگر به آن نیاز داشته باشند، اولین پسری را که می بینند می مکند. طعم اسپرم ها مانند یک ماده مقوی بر روی آنها عمل می کند. و آن مرد کاملاً متواضع است ، بنابراین در برابر ضربه زدن این عوضی ها مقاومت نکردند. وقتی این دو بامزه خواستار ماشین میشوند و قول سواری رایگان میدهند، امتناع به نظر ضعف میرسد. مثل اینکه از جوجه ها می ترسه چگونه می توانست مقاومت کند؟ خوب، دوشیدن او برای شلنگ یک موضوع تکنیکی است. مطمئناً، آن مرد به دوست دخترش خیانت کرده است، اما او مجبور نیست این را بداند.
او فقط آتش است!!!!!!)))