آخوند بسیار ریزه اندام است، نه فقط دخترانش، بلکه راسو و الاغش. و چه در مورد کمر او، چه کمری، درست مثل کمر مورچه. در مجموع، گربه تنگ فقط یک لعنتی دیوانه از چنین دیکی دریافت کرد. اما او تنها کسی بود که ناله می کرد، و آیا آن مرد کاملاً چوبی بود، با یک دیک مانند آن و یک آخوند کنارش؟ به سختی به آخرش رسیدم، همه چیز متورم و سفت شده بود، تقریباً ده بار خودم را قطع کردم.
فقط یک عاشق وجود ندارد، یک دسته کامل مرد وجود دارد. و او را بالا و پایین می کنند. عوضی واقعاً روی دستانش راه میرود یا بهتر است بگوییم از یک خروس به خروس دیگر. یک نفر خوش شانس است که زن دارد!