یک سبزه زیبا مدتهاست که چشمش به یک پسر بوده است. برای سرگرم کردن او، او مانند یک اطلسی لباس می پوشید. و دیری نیافت تمام سوراخ های او قبلاً با انگشتان و زبان گرم شده بود، شکاف های مرطوب آماده استفاده بود. و روشن بود. آیا او از این موضوع خوشحال بود؟ البته از شور و شوقی که او با آن تکان میخورد آشکار بود. وتر پایانی... و تقدیر از صورتش به سمت سینه هایش چکید. آه، من هم چند جرعه دیگر به او می دادم!
شما نمی توانید نبوغ بچه ها را انکار کنید - آنها به بهترین شکل با خانم ها رفتار کردند! به اندازه کافی زیبا، ملایم و ملایم بود. مشخص بود که هر سه از این ارتباط راضی بودند و بدشان نمی آمد که هر از گاهی آن را تکرار کنند! باید صادقانه بگویم که بازی کردن با یک خانم با هیکل بزرگ آنقدر جالب است که بعید است موفق شود. برای چنین سه نفری به یک خانم منعطف و خوش اخلاق با روزنه های توسعه یافته نیاز دارید!
چقدر من این گونه عوضی ها را دوست دارم